نقد فیلم بی عشق Loveless
شناسنامه فیلم بی عشق (2017)
کارگردان:آندری زویانیگتسف، نویسنده: الکس نگین تهیه کننده:الکساندر رادنیانسکی
بازیگران:ماریانا اسپیواک در نقش ژنیا، آلکسی رزین در نقش بوریس، ماتوی نوویکُف در نقش پسر ژنیا و بوریس،مارینا واسیلیوا در نقش ماشا،آندریس کیش در نقش آنتون
نقد فیلم بی عشق
بی عشق، درامیتراژیک و آخرین ساخته آندره پترووی زویاگینتسوف کارگردان و بازیگر روسی است و بیشتر به خاطر فیلم “بازگشت” که برنده جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شد شناخته میشود. بی عشق در هفتادمین جشنواره فیلم کن جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کرد و در نودمین دوره جوایز اسکار نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی زبان شد.
این فیلم، به کارگردانی آندری پترووی زویاگینتسف، تهیه کنندگی الکساندر رادنیانسکی، سرگئی مکومف، گلب فیتیسف، نویسندگی ولگ نگین، آندری زویاگینتسف، با بازی ماریانا اسپیواک(ژانیا)، آلکسی آنا تولیویچ رزین(بوریس)و متوی نویکف(آلیوشا) است.
داستان فیلم درباره مهمترین اتفاق روزهای پایانی زندگی مشترک یک زوج روسی است. بوریس(آلکسی آنا تولیویچ رزین) و ژانیا(ماریانا اسپیواک) زوج جوانی هستند که روزهای پایانی زندگی خالی از عشقشان را با بحثها و مجادلات طولانی و پی در پی بر سر مسائل جزئی و پیش پا افتاده سپری میکنند.
نتیجه این زندگی رو به افول، یک پسر حدوداً 12 ساله به نام آلیوشاست(متوی نویکف) که در جهنم روابط سرد و بی روح والدینش رشد کرده است و در دنیای بی تفاوتیها روزهایش را سپری میکند. بوریس و ژانیا به دنبال رسیدن به امیال و خواستههای خود وارد روابط خارج از خانواده شده اند و اوقاتشان را سپری میکنند. دلایل اتصال موقت آنها یک آپارتمانی است که باید به فروش رود، و دیگری شغل بوریس است که برای حفظ آن مطابق قانون کارفرما باید متأهل باشد و فرزند ناخواسته ای همچون آلیوشا با سرنوشتی نامعلوم است. اوج داستان شبی است که بوریس و ژانیا مشاجره اشان بالا میگیرد و بحث بر سر این است که باید خبر جدایشان را به آلیوشا بگویند یا نه، بی خبر از اینکه آلیوشا پشت درب در حال اشک ریختن است. یک شبانه روز از این مشاجره میگذرد و والدین هر کدام شبی را به خوش گذرانی بیرون از خانه میگذرند و غافل از اینکه آلیوشا ناپدید شده است. هیچ کس نمیداند چه اتفاقی افتاده است. والدین به دنبال گمشده خود به اداره پلیس میروند و گزارش میدهند. روالهای اداری پلیس آنقدر زمان بر هستند که یک تیم جست وجوی داوطلب کار مردمیجست وجو را شروع میکند. اما خبری از آلیوشا نیست در این بین سر زدن به پزشک قانونی و دیدن جنازه پسری که سوخته است و یا پسری فراری که در بیمارستان بستری است و رفتن والدین به منزل مادر ژانیا در جست وجوی آلیوشا مهمترین گرههایی هستند که کارگردان برای مخاطب میگشاید. با همه اینها، بعد از گذشت سه ماه همچنان خبری نیست. پدر و مادر آپارتمان را فروخته اند، هر یک زندگی جدید خود را آغاز کرده اند و دیگر آلیوشایی در کار نیست.
کارگردانی فیلم
زویاگینتسف در این فیلم به خوبی از عناصر ساختاری تدوین، گریم، صدا، تصویربرداری، نورپردازی، دکور، لباس، شخصیتپردازی و گرفتن بازیهای خوب از بازیگران، استفاده کرده است، تا اثری متفاوت را خلق نماید. انتخاب قاب باز، لوکیشنهای طبیعی با طیف رنگهای خاکستری که نمادی از سردی هوای روسیه و روابط خانوادگی و در مقابل استفاده از رنگهای گرم در صحنههای خارج از خانه والدین، نمادهایی از روابط سرد و گرم و حسن سیلقه کارگردان است. گویی در بی عشق کارگردان در هیبت یک عکاس طبیعت گرا صحنههای بی نظیری از طبیعت را برای مخاطب به نمایش میگذارد.
نور پردازی تفسیر روابط سرد خانوادگی و طبیعت روسیه است و استفاده هوشمندانه از نور موبایل و نور ماشین بر اثرگذاری عنصر نور در فیلم افزوده است. انتخاب بازیگرانی که از نظر چهره به خوبی با شخصیتهای داستان همخوانی دارند و شخصیت پردازی بی نظیر او برای هر یک از شخصیتها و بازیهای زیبای بازیگران از مهمترین نقاط قوت فیلم هستند.
استفاده از عنصر تضاد بر این اثرگذاری افزوده است. تضاد بین لوکیشنهای طبیعی با زندگی در آپارتمان. گویی لوکیشنهای طبیعی دنیای کودکی آلیوشا را به تصویر میکشد و معماری مدرن آپارتمانها دنیای سطحی زده و مصرف گرایانه والدین را.
در کنار این موارد این حرکت دوربین، ریتم کند و تعلیقهایی است که بر فضای درام و تراژیک فیلم افزوده است. ریتم کند فیلم به خوبی با گذران لحظات یک زندگی بی عشق همخوانی دارد.
صدابرداری، فیلمبرداری و سایر عوامل
فیلم بی عشق از نظر صداگذاری هوشمندانه عمل کرده است و حتی صدای نفسهای آدمها شنیده میشود و موسیقی به عنوان یک شخصیت مستقل ایفای نقش میکند و حضور حاشیه ای آن در فیلم بر تمرکز مخاطب نسبت به کنشها و دیالوگها تأثیر فزاینده ای ندارد. فیلمبرداری و تدوین بی نظیر و فیلمنامه فوق العاده ای که گره افکنی میکند و گرهها را یک به یک میگشاید از دیگر نقاط قوت فیلم است. کارگردان در این فیلم به خوبی از عناصر نشانه شناختی بهره گرفته است. پلان اول فیلم و نواری که آلیوشا به هوا پرتاب میکند و در بالای درختی گیر میکند و در پایان با نمایش همان نوار است که فیلم به پایان میرسد و مهمترین نقطه قوت ساختاری فیلم است و نمادی بر زندگی معلق آلیوشاست. دویدن ژانیا بر روی تردمیل نمادی از دویدن نسلی سردرگم در جاده زندگی با حیرانی است. کاغذ دیواریهایی که کنده میشود و نمادی از فروپاشی یک خانواده و شاید خانواده بعدی باشد. انتخاب شایسته عنوان فیلم یعنی بی عشق از نظر نشانه شناسی میتواند قابل تعمیم به تمام روابط انسانی تهی از عشق باشد و با محتوای آن همخوانی دارد. در کنار همه این نقاط قوت به نظر میرسد در بی عشق، مبالغه غیرمعقولی از روابط مادر، پدر و فرزندی شده است و این مبالغه با وضعیت واقعی جامعه روسیه در تضاد است و نوعی ضعف فیلم به شمار میرود.
کارگردان در این فیلم به خوبی از عناصر ساختاری و محتوایی بهره گرفته است و گویی در بی عشق عناصر ساختاری و محتوایی دو بال پرواز داستان هستند که دوش به دوش هم جلو میروند و مخاطب را مجذوب میکنند.
جامعه نوین روسیه
فیلم بی عشق از نظر محتوایی، سبک جدید زندگی، گسست خانوادگی و بی هویتی خاصی را در نظام روسیه و در یک سطح بزرگتر در کل دنیا به تصویر میکشد و گویی کارگردان یک تصویر جهانی ارائه میکند و زندگی بی عشق و حیرانی را، درد عمومیو جهان شمول بشرقرن بیست و یکمیمیداند.
داستان فیلم درباره جامعه نوین روسیه است که با نمایش نوعی تضاد در گذشته و حال به واکاوی روابط بین نسلی در شخصیتها میپردازد و سه نسل را نشان میدهد. مادر ژاینا و مادر همسر آینده موریس نمادی از نسل قبل، موریس، ژانیا و نامزدهای آنها نسل بعد و آلیوشا نسل جدید در جامعه روسیه هستند.
در حقیقت برای نمایش این تضاد بین نسلی، کارگردان به واکاوی روانشناسی فردی و اجتماعی جامعه روسیه میپردازد و بهانه با هم بودن آدمها را نشان میدهد. استفاده اغراض گونه ژانیا و بوریس از گوشی تلفن همراه و شبکههای اجتماعی موبایلی، رفتارهای سرد و نامهربانانه با اعضای خانواده و بخصوص آلیوشا، فرار از وظایف مادری و تکرار مدام این جمله که من بچه نمیخواهم، بهانههای سطحی ژانیا برای دستیابی به یک زندگی مجلل در پرتو ازدواج با یک مرد مسن و تعریف با آب و تاب این رابطه در آرایشگاه برای دیگران، در حقیقت رویای یک زندگی فانتزی و تخیلی و غرب زده در ذهن ژانیا به عنوان نماینده زنان هم نسل او در جامعه روسیه است که به تصویر کشیده میشود و زن روس در این جریان نفوذ غربی تغییر یافته، تبدیل شده، فرو پاشیده و دیگر زن قبل نیست.
در مقابل، بوریس مردی درون گرا و کم حرف اما مهربان تر به آلیوشاست که مشکلی با بچه دار شدن ندارد و بچه دومش در راه است. اما همه ذعذعه او در فیلم حفظ شغل و تشکیل یک خانواده جدید است و آلیوشا کمتر نقشی در روابط خانوادگی او دارد. در حقیقت بوریس نیز نماینده مردان هم نسل خود در جامعه روسیه است.
آلیوشا از بین همه دوستان مدرسه اش که با خوردن زنگ دوان دوان فرار میکنند، نماینده ای است که سرنوشت نامعلوم او نمادی بر سرنوشت نامعلوم هم نسلیهایش است. در حقیقت حضور کوتاه مدت اما پر اثر آلیوشا در فیلم مانند صاعقه ای میآید و تندباد حوادث را با خود میآورد و مخاطب را در حیرانی فرو میبرد و داستان را تمام میکند و آخر فیلم حیرانی است و هرکس میتواند یک برداشت شخصی از این فیلم داشته باشد.
در کنار این شخصیتهای اصلی، کارگردان هوشمندانه برای نشان دادن لایههای اجتماعی جامعه روسیه، رئیس بوریس را به عنوان یک مسیحی ارتدوکس که تأکید بر اخلاقیات دارد و شرط شاغل بودن را متأهل بودن قرار داده است نشان میدهد و به صورت خیلی زیر پوستی بر اخلاقیات و حفظ کانون خانواده و نهاد ازدواج تأکید میکند. همچنین، این شبکه روابط غیررسمیو گروهی در جامعه است که به تصویر کشیده میشود. گروهی که سریع شکل میگیرند، ارتباطات قوی دارند، حرفه ای عمل میکنند، به خوب سازماندهی میشوند و به سرعت در جست و جوی آلیوشا داوطلبانه وارد عمل میشوند. این جست و جوی داوطلبانه دسته جمعی میتواند اشاره ای باشد به نظامهای گردهمایی و تجمعات سنتی مردم در روسیه قدیم و نوعی امید بازگشت به ریشهها.
در کنار همه اینها، کارگردان بیش از همه نهاد ازدواج، نهاد خانواده، استمرار تولید مثل و گردش حلزونی جامعه که عامل میرایی، ایستایی و یا پویایی آن است را نشانه رفته است و سخن از کرم خوردگی روابط آدمها، عشق، نهاد ازدواج و نهاد خانواده میگوید. در جامعه ای که عشق صرفاً ابزاری برای رسیدن به امیال و شهوات میشود و آدمها هویت اصیل خویش را فراموش میکنند، چه بلایی بر سر عواطف، روابط و ذات انسانها میآید و نسلی که دست پرورده این نظام است چه سرنوشتی در انتظار اوست و چه خواهد شد؟
تریلر فیلم بی عشق
نوشته نقد فیلم بی عشق Loveless اولین بار در سرزمین هنر. پدیدار شد.