سیاستگذاری صحیح در سینمای ایران، کابوسی که هرگز تعبیر نمیشود!!!
سیاستگذاری و برنامه ریزیهای درست و کارشناسی شده در عرصههای مختلف کشورداری، از اقتصاد گرفته تا هنر،باعث پیشرف شده و اداره امور در مسیر صحیح قرار میگیرد.
تمام کشورهایی که در مسیر پیشرفت قدم برداشته و بر میدارند،به خاطر همین سیاستگذاریهای کاربردی است.مشکل کشورهای عقب مانده نیز نداشتن سیاستگذاری صحیح و هدفمند است.
معنی سیاستگذاری ، این نیست که عده ای دور هم جمع شوند و به صورت محفلی تصمیم گیری کرده و به خورد جامعه دهند.برای برنامه ریزی کردن درست، اول باید مشکلات و کاستیها را شناخت و آسیب شناسی کرد ،بعد برای آینده و بهتر شدن وضعیت سیاستگذاری کرد.
علت پیشرفت سینمای آمریکا
سینمای آمریکا پیشرفت روزافزون خود را مدیون سرمایه بی حساب و کتاب نیست،وامدار سیاستگذاریهای درست و برنامه ریزیهای دقیق از همان روزهای آغاز سینماست.در آن ایام سندیکاهای مختلف در عرصه سینما تشکیل شد و خیلی زود همه چیز در مسیری که باید قرار گرفت.اگر نبود این برنامه ریزیهای دقیق و حساب شده،هالیوودی وجود نداشت که بخواهد برای سینمای جهان فخر بفروشد.
اولین دوربین فیلمبرداری تنها پس از پنج سال به دست ایرانیها افتاده است،اما امروز فاصله سینمای ما باهالیوود بیشتر از پنج سال نوری است!
از آن زمان تا کنون هیچ سازمان و شخصی، سینمای ایران را آن طور که باید جدی نگرفته و تنها به عنوان یک اسباب بازی به آن نگاه میکنند.هرگز برنامه دقیق و درستی از سوی هیچ مدیر و نهاد سینمایی برای پیشرفت سینمای ایران در طول تاریخ ارائه نشده و گویی نخواهد شد.
آفتهای سینمای ایران
آنچه گوشها را کر کرده و چشمها را کور،شعارهای توخالی و برگزاری نشستها و سمینارهای بی ثمر و پرخرج بوده است.حتی، یکی از هزاران شعار نیز در سینمای ایران تحقق نیافته است!
اولین و آخرین شعارهالیوود این است:«همیشه و در همه حال حق با مخاطب است» این سلاحی است که آنها در دست گرفته و به وسیله آن سینماهای جهان را تسخیر کرده و میکنند.
متاسفانه در ایران، چون اولین دوربین در کاخها رونمایی شده ،همیشه یک نگاه از بالا نسبت به مخاطبان وجود داشته و دارد.هالیوود مخاطب را روی سر گرفته و حلوا حلوا میکند،سینمای ایران مخاطب را زیر پا انداخته و له میکند.
مدیران و اکثر سینماگران ایرانی،کوچک ترین حق و احترامیبرای مخاطب قائل نیستند،حتی به آنان اجازه نمیدهند فیلم دلخواه خود را انتخاب کرده و ببینند!
وقتی چنین تفکری بر سینمای ایران حاکم است،چگونه میشود برای پیشرفت و آینده اش سیاستگذاری کرد؟ اگر میخواهند در سینمای ایران اتفاقی بیفتد،باید مسوولان و سینماگران نگاه شان را نسبت به مخاطب عوض کنند.
ممنوع کردن اکران فیلمهای خارجی، بی احترامیبه مخاطب
مدیران دولتی سینما،تهیه کنندگان و اغلب کارگردانان، دوست ندارند و نمیخواهند سطح بینش و دانش مخاطبان ایرانی بالا برود، زیرا اگر بالا رفت دیگر حاضر به دیدن این فیلمهای ضعیف نخواهند بود، این یعنی ورشکستگی آنها.بنابراین تمام توان خود را به کار گرفته و میگیرند تا چنین اتفاقی در سینمای ایران رخ ندهد.
ممنوع و محدود کردن اکران فیلمهای خارجی با همین نیت صورت گرفت،زیرا دیدن فیلمهای خوب خارجی توسط تماشاگران ایرانی، باعث بالا رفتن شعور هنری آنان و تغییر ذائقه میشد.این تغییر ذائقه سلاح کشنده ای بود برای نابودی سخیف و ضعیف سازان در سینمای ایران.
به جرأت و بدون هیچ شکی میتوان گفت و فریاد کشید:در عرصه سینمای ایران،هیچ مسوول و تهیه کننده ای وجود ندارد که قدمیبرای پیشرفت سینمای ایران و تغییر ذائقه مخاطبان بردارد.اگر غیر از این بود،لااقل یک اتفاق کوچک در سینمای ایران میافتاد که نیفتاده است!
نهادها و ارگانهایی که بودجه را میبلعند
تمام ارگانها و نهادهای سینمایی پیش از راه اندازی،شعارهای عجیب و غریب برای اعتلای سینمای ایران سر داده و میدهند،اما وقتی افتتاح شده و بودجه بیت المال را بلعیدند،تمام شعارهای شان رنگ میبازد!
وزرای ارشاد تمام دورهها و روسای سازمان سینمایی بیایند بگویند،این همه نشست و سمینارهای پرخرجی که تا کنون در ارتباط با سینما برگزار کرده اند،چه تاثیری در سینمای ایران داشته است؟
چرا پول بیت المال را خرج این نشستها و سمینارهای بیهوده میکنید، با اینکه میدانید هیچ سودی ندارد؟!
چرا با تحمیل هزینه زیاد جایزههای رنگارنگ به کسانی که خود میخواهید میدهید؟
جای تحمیل هزینه به بیت المال مردم و دادن بیلانهای واهی و غیر واقعی به بالا دستان،فکری اساسی برای سینمای ایران بکنید.
تمام وزیران ارشاد و روسای سازمان سینمایی در این 40 سال، فقط با عده ای معدود ،تکراری و دستچین شده مشورت کرده و میکنند،در حالی که اغلب آنان متخصص و دلسوز سینما نیستند.چرا افراد جدید و متخصص را معین و مشاور خود قرار نمیدهند؟
این همه متخصص کارکشته و کاربلد در این مملکت وجود دارد که سینما مانند خون در رگهای شان جریان دارد،حتی یک بار نیز از آنان نظر کارشناسی نخواسته و نمیخواهند.
مادام که این تفکر بر سینمای ایران و مدیرانش حاکم است، سیاستگذاری صحیح و کارآمد،کابوسی است که هرگز تعبیر نشده و نخواهد شد.
با راه اندازی نشستهای بیهوده و سمینارهای وقت گیر و پرهزینه، بیش از این مردم را فریب ندهید و از کیسه بیت المال خرج نکنید!مادام که این تفکر بر سینمای ایران و مدیرانش حاکم است، سیاستگذاری صحیح و کارآمد،کابوسی است که هرگز تعبیر نشده و نخواهد شد.
با راه اندازی نشستهای بیهوده و سمینارهای وقت گیر و پرهزینه، بیش از این مردم را فریب ندهید و از کیسه بیت المال خرج نکنید!
نوشته سیاستگذاری صحیح در سینمای ایران، کابوسی که هرگز تعبیر نمیشود!!! اولین بار در سرزمین هنر. پدیدار شد.