نقد کامل و بی پرده فیلم روزهای نارنجی

روزهای نارنجی فیلمی به کارگردانی آرش لاهوتی، نویسندگی آرش لاهوتی و جمیله دارالشفایی و تهیه‌کنندگی علیرضا قاسم‌خان محصول سال ۱۳۹۶ است که اولین نمایش جهانی آن در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم تورنتو(TIFF) انجام پذیرفته‌است. همچنین این فیلم نامزد بهترین فیلم بخش نگاه نو از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نیز شده‌است.

روزهای نارنجی پس از چندین حضور بین‌المللی و نامزدی در بخش بهترین فیلم جشنواره‌های بین‌المللی فیلم زوریخ و سائوپائولو، روز یکشنبه چهارم مهرماه ۱۳۹۷، موفق شد سه جایزه بهترین فیلم (با عنوان سینماگر بزرگ تازه‌وارد)، جایزه کلیسای جهانی و جایزه فیپرشی را از جشنواره بین‌المللی فیلم مانهایم آلمان از آنِ خود کند. همچنین بازی هدیه تهرانی در این فیلم مورد تقدیر ویژه هیئت داوران جشنواره قرار گرفت.همچنین در آخر فیلم سینمایی روزهای نارنجی پس از ۳۵ حضور بین المللی برنده ۹ جایزه شد.

کارگردان چه کسیت؟

آرش لاهوتی که از مستندسازان با سابقه ایران است و « روزهای نارنجی » نخستین فیلم سینمایی او محسوب می شود.

خلاصه داستان

این فیلم داستان زندگی پر فراز و نشیب «آبان» زنی میانسال است، که واسطه استخدام کارگران زن فصلی برای کار در باغهای مرکبات شمال کشور می‌باشد.

میزان فروش فیلم

فیلم سینمایی «روزهای نارنجی» به کارگردانی آرش لاهوتی، با گذشت ۳۰ روز از اکران آنلاین، ۲۹ هزار و ۵۵۴ بلیت در ۲ پلتفرم فروخت و به کار خود در اکران آنلاین پایان داد.

بررسی ساختاری فیلم لاهوتی

«اضطراب» اولین مفهوم در اولین قاب «فیلم روزهای نارنجی» است؛ قابی که روی دست‌های آبان بسته‌شده است و از فشار دادن انگشت‌ها به هم، حس دلهره را منتقل می‌کند؛ اما با فیلمی دلهره‌آور مواجه نیستیم. ریتم آرامی هم دارد. آن‌قدر آرام که گاهی تماشاگر می‌خواهد به‌جای بازیگرها عصبانی شود یا داد بکشد. بازیگران داستانی که دو نقش اصلی آن علی مصفا (مجید) و هدیه تهرانی (آبان) به‌عنوان زن‌وشوهری ساکن شمال ایران هستند و روزهای نارنجی، برشی ۱۰ روزه از زندگیشان را پیرامون هدفی که باید برای آبان محقق شود روایت می‌کند.

ضعف فیلم‌نامه به خاطر واردکردن عناصری است که بلاتکلیف باقی می‌مانند و حواس بیننده را از مسیر اصلی داستان پرت می‌کنند. ضعف دیگری که هم در کارگردانی و هم در فیلم‌نامه‌نویسی «فیلم روزهای نارنجی» دیده می‌شود، خوب ادا نشدن لهجه، دیالوگ‌های کلیشه‌ای و همچنین شخصیت‌پردازی نه‌چندان درست برای کاراکترهایی است که علی مصفا و هدیه تهرانی بازی می‌کنند؛ تماشاگر در حین تماشای فیلم، بارها از خود می‌پرسد که چرا این دو نفر حاضر به ایفای نقش در چنین فیلمی شدند؟

اما بزرگترین مشکل روزهای نارنجی را هم باید در شخصیت‌پردازی‌اش جست. خصوصا در قهرمان فیلم. زنی کار راه بنداز با خلق و خویی که به اصطلاح غلط اما مرسوم «مردانه» است. در همان نیمه اول فیلم، نشان دادن او در میان جمعیت مردان شهرستانی و روستایی به‌خوبی بر این وجهه تاکید می‌کند. خصوصا که مردان هم‌کار و هم‌شهری او مدام در حال تحقیر و انکارش هستند اما این زن قوی حتی خم به ابرویش هم نمی‌آورد و اصلا حرف‌ها و تحقیرهای اطرافیان را جدی نمی‌گیرد.

موسیقی نکته عالی فیلم

« روزهای نارنجی » از معدود آثار سال جاری سینمای ایران است که در آن موسیقی نیز نقشی ایفا می کند! موسیقی کریستوف رضاعی حتما بهترین بخش فیلم است.

کلام آخر فیلم

« روزهای نارنجی » ضعیف و فراموش شدنی است. در فیلم نه تلاش های زن برای رسیدن به هدفش به درستی روایت می شود و نه پیام های گل درشت اخلاقی به ثمر می نشیند. « روزهای نارنجی » یکی از انبوه آثار سینمای ایران است که ساعاتی پس از تماشا برای همیشه از ذهن مخاطب پاک می شود.