بیوگرافی حسین رفیعی و همسرش

حسین رفیعی متولد 15 دی ماه 1348 در تهران، بازیگر و مجری است. او در محله نظام آباد تهران بدنیا آمد، سه خواهر و یک برادر دارم، فارغ التحصیل رشته نقاشی در مقطع لیسانس است، عاشق نقاشی بوده و هیچ وقت فکر نمیکرده روزی بازیگر شود.

کودکی شیطون

خیلی بیش‌فعال بودم. سه بار خانه‌مان را آتش زدم، چندین بار سرم به تیر چراغ برق کوچه برخورد کرد، یک بار از لای پره‌ های یک موتور رکس مرا بیرون آوردند که سرم 14 تا بخیه خورد و … همیشه مادرم می‌ گفت : این بزرگ می‌ شود ؟

نقاشی و شغل پدر

هیچوقت فکر نمی‌ کردم بازیگر شوم و عاشق کار پدرم و نقاشی بودم و در یازده سالگی اولین گالری نقاشی‌ ام را به مناسبت دهه فجر در مدرسه برپا کردم اگر باز هم به گذشته برگردم، همان شغل و حرفه‌ پدرم و نقاشی را انتخاب می‌ کنم.

شروع فعالیت

فعالیت هنری‌ ام را با برنامه «39» از سال 1372 آغاز کردم و در آثاری چون «سفر به چزابه»، «شیر و عسل» و آثار دیگر، نقش‌ آفرینی کردم از سال 1377 وارد عرصه‌ اجرا شدم که «نیم‌ رخ» شاخص‌ ترین کارم در این زمینه است.

دانشگاه آزاد و رتبه خوب !

در کودکی نه درسخوان بودم و نه تنبل، یک معلم داشتیم که می‌ گفت : اگر خوب درس نخوانید، در زمان رسیدن انگورها هم شما را می‌ بینم، که منظورشان شهریور ماه بود. تقلب کردن در زمان ما خیلی مرسوم بود و همیشه به معلم‌ ها می‌ گفتیم : آقا 9 را 10 می‌ دهید ؟

من سال 1369 که دانش‌ آموز سوم دبیرستان بودم با رتبه‌ خوب در دانشگاه آزاد قبول شدم و یک سال مرخصی گرفتم تا بعد از گرفتن دیپلم به دانشگاه بروم.

همسر و فرزندان

زندگی من دو بخش دارد یک بخش به حرفه کاری من مربوط می شود و بخش دیگر خانواده من هستند که باید نقش پدری و همسر بودن را برایشان ایفا کنم، من دو فرزند بنام های نارگل و باربد دارم و پدر و مادرم در کنارم در برخی سایت ها از ساغر عزیزی بعنوان همسر وی نام برده میشود که این مطلب کذب بوده و صحت ندارد، این دو در برنامه سرآشپز با بکدیگری همکاری بودند.

محبوبیت و پول !

کسی در جایی از من پرسید تو نقاشی، بازیگری یا کار اجرا می کنی؟ پاسخ دادم من فقط حسین رفیعی متولد محله نظام آباد هستم. همین قدر که مردم در خیابان جواب سلام من را می‌ دهند، برای من ارزشمند است و نشان می‌ دهد کارم را درست انجام داده‌ام و هیچ کیسه‌ ای هم برای سینما، تلویزیون و تئاتر ندوخته‌ ام. برای این وارد عرصه کارهای هنری شدم تا به محبوبیت و پول برسم. به محبوبیت رسیدم و پول را هم ان‌شاء الله پیدا می‌ کنم.

ورزش حرفه ای

من سالها ورزش کردم، به صورت حرفه ای و آماتور : سوارکاری، شنا، اسکی، ورزشهای رزمی مانند بوکس – بدنسازی و در حال حاضر اسکی و کوه نوردی را دنبال میکنم.

فعالیت در شاخه های هنری

موسیقی کار کرده‌ ام و دو سالی شاگرد استاد جمشید عندلیبی هم بودم. سه تار کار کرده‌ام، در دانشگاه شاگرد دکتر آریان‌ پور بوده‌ ام. نجاری و رنگ چوب هم بلدم، مرمت و کار پتینه را بلدم حتی مدتی هم رفتم و خیاطی آموختم هیچ وقت خودم را محدود به بازی و اجرا نکردم. مدتی هم در رادیو حضور داشتم و روی صحنه تئاتر هم رفته‌ ام. البته هنوز هم در هیچ کدام از این رشته‌ ها استاد نشده‌ ام.