رمان هم نوا

رمان هم نوا

رمان در حال تایپ منتظر کامل شدنش باشین

نام رمان: هم نوا

نویسنده: fatemehzahra_gharib کاربر انجمن کتاب ساز

ژانر: معمایی، خانوادگی، عاشقانه

خلاصه:

داستانی کاملا متفاوت و در هم آمیخته با هم. بند بند نوشته ها وابسته هم است.

دختری فراری. فرار از خانواده ای که هیچ راه دیگری را برای فرزند خود نگذاشته بودند.

نوجوانی یکی از حساس ترین دوران برای یک انسان است. حال چه پسر و یا چه دختر باشد! در این دوران نوجوانان به محبت بیش از هرچیز دیگری نیاز دارند. چه بهتر آنکه آن محبت از سوی خانواده باشد.

فرار دختران از خانه مسئله ای است که ذهن همه را به خود مشغول به خود کرده است. عوامل متعددی چون بی مهری از طرف والدین، ناپختگی، و احساسات زود گذر این دوران منجرب به رخ دادن این موضوع می شود.

بدون شک این دختران نه به قصد بی عفتی و یا مسائلی از این قبیل، دست به این عمل ناپسند می زنند بلکه آنان با خود می اندیشند که شاید در دنیایی خارج از خانه اتفاقات بهتری انتظارشان را میکشد. آنان غافل از آن هستند که در دنیای خارج از خانه گرگ صفتانی وجود دارند که در کمینشان هستند و لباس بره ای به تن دارند. آنان با محبت های خود دختران ما را گول می زنند و با زرق و برقشان این نوجوان پاک و بی آلایش را در مسیری زشت و ناپسند می کشانند.

این داستان مربوط به زمان شاه است ولی انتظار می رود که حداکثر تاثیر را بگذارد و عبرتی شود برای نوجوانان عزیز کشور ما.

مقدمه:

بیا تمامش کنیم

من از سر راه تو کنار روم و تو دگر سد راه من نشوی

بیا تمامش کنیم

بیا با عشق بخوانیم و غصه را در سینه خفه کنیم

بیا تمامش کنیم و گذشته ها را در قفسی پنهان کنیم

نه من از تو بوسه بخواهم و نه تو پرواز کبوتران را به رخ من بکشی

بیا تا وقت هست کنار هم بمانیم و از آینده دفاع کنیم

بیا و تمام داستان های دنیا را برای من بگو

تمام عاشقانه های دنیا را تو برآیم بازگویی کن

ای کاش می توانستم با تمام وجود آن صدایت را در آغوش بگیرم

آنقدر ذهنم را مشغول خود کرده ای که حتی دیگر نمی توانم جز تو مضمون دیگری پیدا کنم

حق بده، حالا حق بده که دیگر نتوانم جز برای تو بخوانم…

نوشته رمان هم نوا اولین بار در کتاب ساز. پدیدار شد.